Tuesday, August 24, 2010

وقتی بمبها روی سرزمین زیبایمان میریزند

 
 

Sent to you by Hiwa via Google Reader:

 
 

via وبلاگ رسمی آرش بیخدا by Arash_Bikhoda on 8/16/10

شاید زیاد دور نباشیم از زمانی که آسمان زیبای شهرهایمان پر خواهد شد از هواپیماهای آخرین مدل و صفر کیلومتر آمریکایی که ازشون چیزهای قلمبه سیاه خواهند ریخت، این چیزهای سیاه، از توی آسمان توسط ماهواره هدایت خواهند شد، اما وقتی به مراکز تجمع توله سگهای حزب اللهی برخورد میکنند دیگه نمیفهمند که کی رو بکشند، کی رو نکشند، توله سگهای حزب اللهی رو تکه تکه و پودر خواهند کرد، ولی کنار اونها هرچند بطور حداقلی ولی مطمئناً تعداد زیادی آدم بیگناه رو هم در یک لحظه نیست خواهند کرد.

توله سگهای حزب اللهی این آشغالهای تاریخ، این مگسهایی که در تاریخ اهمیتی هم ندارند و نامی ازشون باقی نمیمونه ولی هرجا انی مثل خامنه ای و حکومت گه اسلامیش شکل میگیره دورش ویز ویز میکنن در مقابل قدرتمند ترین اسپری حشره کش جهان، امریکا قرار خواهند گرفت و خواهند فهمید که فاطمه زهرا و امام زمان در مقابل امریکا هیچ گهی نمیتونن براشون بخورن.

شاید اون لحظات به این نتیجه برسند که کاش دور این ان جمع نمیشدند، کاش شرافتمندانه زندگی میکردند، کاش درسشون رو درست میخوندن و مثل بقیه آدمهای شریف، صبح از خونه بیرون میرفتند، میرفتن سر کار، شب بر میگشتن به آغوش همسرشون، و از کنار بچه هاشون بودن لذت میبردن و شب قرمه سبزی میخوردن و حاج خانوم رو یک دست زمین میزدند و میخوابیدن و تموم میشد میرفت و روزی نو روزی از نو، ولی بجاش توی زندگیشون تصمیمات غلطی گرفتن، بخاطر اینکه شاید خانوادشون یک مشت آدمهای احمق مذهبی بودن حالا مثل مگس دور ان باهاشون برخورد میشه و همون کسانی که چون اسلحه و کارت بسیج داشتن فکر میکردن خدایان زمینی هستن، به سرعت میفهمند که آیندشون بسیار تلخه.

مرگ اون مگسها و انها فکر نمیکنم زیاد ماها رو ناراحت کنه، ولی شما آدمهای شریف وقتی از خواب بلند شوید و همون مسیری که هر روز طی میکردید تا به مدرسه و دانشگاه و سر کارتون برسید و برای پیشرفت خودتون جون بکنید، طی کنید و ببینید که ساختمونهای شهرتون با خاک یکسان شده اند و بوی کباب آدمیزاد میاد و اینور اونور دست و پا افتاده و تر و خشک دارن باهم سوخته میشوند، چیز هایی رو شاهد خواهید بود که هرگز از حافظه شما پاک نخواهند شد، خاطراتی خواهید داشت که نوه هاتون برای نتیجه هاتون تعریف خواهند کرد، این شرایط شما رو تغییر خواهد داد، چیزهایی که قبلاً براتون مهم بودن دیگه براتون مهم نخواهند بود، مثلاً فکر نمیکنم دیگه هر روز برید باشگاه، یا برید بدوید، شاید بجاش ترجیح بدید بمونید خونه و کارتونهای کنسرو های تن ماهی که به قیمت وحشتناک و به تعداد زیاد قبل از جنگ خریدید، ولی بازم کم میارید بار همین روزی یدونه میخورید رو کوفت کنید (راستی فکر اینرو کردید که برای آینده وحشتانکی که در انتظارتون هست چه غلطی خواهید کرد؟ دلار و طلا و نفت و غذا و اینجور چیزها دارید به اندازه کافی؟ چون ممکنه یک مدت کوتاهی مجبور بشید در عصر حجر زندگی کنید)، و به خودتون لعنت بفرستید که چرا اینهمه کشور توی دنیا هست شما باید توی این سرزمین زیبا ولی با رژیمی کیری بدنیا می اومدید، چرا نشد مثلاً سی سال دیرتر بدنیا بیاید که همه چیز میزون شده باشه، چرا اون بابای شما وقتی داشت شما رو ایجاد میکرد آب رو نپاشید جای دیگه، چرا و چرا و هزاران چرای دیگه.

اگر اجداد ما الان زنده بودن به ما میگفتن شماها یک مشت بچه سوسول کونی مونی هستید، چون یادتون نره به ما ایرانی های سیه مو و سیه چشم و سبزه پوست هزار و صد بار تاحالا حمله شده، تقصیر کی بوده؟ تقصیر خودمون بوده، خودمون ریدیم، خودمون به خودمون ریدیم. وقتی که داشتیم دیکتاتور جدیدی درست میکردیم، شاه جدیدی رو به قدرت میرسوندیم، همون موقع خوشی ها باید به فکر این میبودیم که این دیکتاتوری سر انجام نداره، تنها آزادی و دموکراسی هست که میتونه ما رو نسبتاً گارانتی کنه، اونهم نسبتاً نه قطعاً.

اونموقع یادتون بیاد که اون خلبان بدبخت هم یک آدم مثل شماست، لزوماً آدم بدی نیست، ممکنه قیافه اش مثل شما نباشه و مثلاً چشمهای آبی و موهای بلند داشته باشه ولی اون بدبخت هم خانواده داره، اون بدبخت هم کار داره و از اینکه این بمبها رو میریزه روی شهر زیبای شما، لزوماً خوشحال نیست، دلیل اینکه این بمبها ریخته میشه اینه که شما ریدید! شما حکومتی رو روی کار آوردید که توی دنیا شاخ شد و میخواست به هر سوراخی توی دنیا تجاوز کنه، اون بدبخت بلوند نمیتوه این ریسک رو بکنه که حکومت کس خل شما که فکر میکنه نماینده امام زمان هست دکمه قرمز رنگ "حمله اتمی" زیر دست خامنه قرار بده. چون اونوقت حکومت شما خواهر دنیا رو سرویس میکرد.

تقصیر شما بطور انفرادی هم نبوده، شما بطور جمعی ریدید، ولی خوب منصف باشیم، ما هم بطور انفرادی مقصر هستیم و مسئول. ما به اندازه کافی سواد نداشتیم، به اندازه کافی شجاعت نداشتیم، به اندازه کافی غیرت نداشتیم، به اندازه کافی شرف نداشتیم، شعور نداشتیم، برای همین کشورمون الان بجای اینکه اسمش "ایران" باشه، یک پسوند منحوس "جمهوری اسلامی" هم داره، این فقط تقصیر ماهاست.

اما توی اون شرایط چیزی که ماها نیاز داریم بیش از غذا و آب و هر چیز دیگه، امید خواهد بود. امید به آینده ای بهتر. نه امید به اینکه آینده بهتر خواهد بود، بلکه امید به اینکه آینده دست ماست و ما میتونیم و باید آینده رو بهتر کنیم، اشتباهات گذشته رو تکرار نکنیم، توی اون شرایط بدترین چیز برای ما افکار منفیه، و خوب البته میدونید که خیلیها دوست دارن منفی فکر کنن، ولی یادتون نره تا وقتی مثبت فکر نکنید اتفاق خوبی نخواهد افتاد، در بدترین شرایط باید مثبت فکر کنید و امیدتون رو از دست ندید، یادتون نره که شرایط میتونست خیلی بدتر باشه، و اما یک مسئله مهمتر!

شماها کسانی که توی ایران هستید خیلی خوشبختید که در سال 2010 دارید زندگی میکنید و زمان حمله آمریکا! نه زمان حمله اعراب، ترکها، مغولها و روسیه و حتی حمله عراق! چون اگر مثلاً زمان حمله اعراب مسلمان زندگی میکردید، توله سگهای تازی رو میدید که میومدن خشتک مردها رو پایین میکشیدن، بعد اگر پشم میدیدن طرف رو میکشتن، اگر نمیدیدن طرف رو برده میکردن، از بین برده ها که بچه سال هم بودن هم یک سری رو اخته میکردن که بعنوان خواجه ازشون توی حرمسراهاشون استفاده کنن، خلاصه اگر مردید یا کشته میشدید یا برده میشدید، بعد زنها و دخترهای اطرافتون رو هم جلوی خودتون از هر سوراخ میکردن و آبشون رو هم چون پیامبر گهشون گفته بود میپاشیدن تو! بعد بچه هاشون هم البته خوب یکی در میون سید میشدن و مثلاً میشدن سید حسین موسوی که این سند تجاوز به مادرش رو همراه با اسمش هم داره و به ما ایرانیهایی که اعراب دستشون به مادرهای ما نرسید امروز افتخار میکنه که ننش رو اعراب بگا دادن، و ما باید زیر خایه ایشون باشیم چون پدران ما مواظب مادرهامون بودن. یا حتی اگر هم نتیجه تجاوز نباشه اجدادش حداقل یکی از همون توله سگهای تازی بودن که بیابونهای کیری عربستان اومدن در سرزمین زیبای ما زندگی کردن، یا به عبارت دیگه از همون دزدان عربستان بودن که در ایران حاکم شدن و به خاک و ناموس و شرافت ما تجاوز کردن.

حداقل وقتی امریکایی ها به ایران حمله میکنن ترکها و مغولها و عربها نیستن که سرگرمیشون آدمخوری و سر بریدن باشه، چه خاطراتی از حمله این اقوام در تاریخ ما نهفته هست و چه خوبه که اکثر ما اینها رو نمیدونیم! و الا با این خاطرات تلخ چطوری میخواستیم زندگی کنیم؟ من وقتی برای اولین بار فهمیدم پیروز همدانی قبل از اینکه با شمشیرش عمر، این خلیفه مادر قحبه، این مسلمان زشت رو و خبیث، این یار باوفای پیامبر دزد اسلام، رو پاره و پوره بکنه، دست بر سر دختر بچه های زیبای ایرانی که از ایران برای اعراب شکم گنده و سیاه سوخته کیری عربستان ردیف میشدند تا اون آشغالها این دخترها که با دختر بچه های امروزی فرقی ندارن (بالاخره بچه، بچه هست چه امروز باشه چه هزار سال پیش) رو بخرند و ببرند خونه کنار سه چهار تا زن دیگه بیاندازند و بکنن، کشیده و گریسته و بعد اون جانشین برحق محمد رو جر داده، تنها یک جمله توی ذهنم بود، و اونهم این بود که حالا خوب شد ما شیعه شدیم. حداقل یک سری قهرمانهایی مثل پیروز داشیم که حق ملت ما رو از اون خلیفه جاکش بگیرن، و این لبخند تلخی رو بر لب من میاره.

اینه که حداقل به این میتونید وقتی بمبها میریزن توی سرتون دلخوش باشید، اون موقع ها وقتی دشمن به ما حمله میکرد این دشمن وحشی بود و ما نسبتاً متمدن، ولی ایندفعه ما نسبتاً وحشی هستیم و دشمنمون (اگر بشه اسمش رو دشمن گذاشت) متمدن! ایندفعه وقتی دشمن به ما حمله میکنه مثل اون توله سگهای تازی ماهارو برده نمیکنه و به زنانمون از کون تجاوز نمیکنه، بلکه اون توله سگهای حزب اللهی که همین کار رو میکنند رو میکشه، به این نیروهای مخلص کمک میکنه شربت شهادت رو کوفت کنند، شهادت خوبی رو برای همتون آرزو میکنم آشغالها، امیدوارم با خود فاطمه زهرا در اون دنیا محشور و همبستر شوید.

دشمن ما ایندفعه حتی انگلیس هم نیست که با مستعمره کردن و دزدی پولدار و قوی شده باشه، آزادترین کشور دنیاست، کشوری که مردم شایسته ای داره ، مردمی که با کار کردن و زحمت کشیدن قوی شدن نه با مفت خوری، تنها کشوری که در تاریخ برای آزادی بوجود آمد، کشوری که به هرجا حمله کرد اونجا شرایطش بهتر شد، کشوری که ژاپن رو آدم کرد، کشوری که آلمان و فرانسه رو آزاد کرد، کشوری که شوروی آشغال کمونیست رو بدون جنگ به زانو در آورد، کشوری که به شما موبایل و آیفون و اینترنت و آیپاد و تلویزیون اچ دی و هزار و صد چیز دیگه فروخت، کشوری که بیشترین اختراعات و اکتشافات پزشکی دنیا رو داره، بیش از هر کشوری به دنیا خدمت کرد، کشوری که جاش در تاریخ خالی بود، کشوری که اگر دو هزار سال پیش بوجود میومد شاید همونطور که جلوی هیتلر و ژاپن و صدام و استالین و موسیلینی رو گرفت میتونست جلوی اسکندر و محمد و ایدئولوژی ضد بشرش رو هم بگیره، بهترین کشور دنیا، آمریکای عزیز.

از من به شما نصیحت، حتی اگر الکی هم شده مثبت فکر کنید چون بد بلایی ممکنه سرتون بیاد اگر منفی فکر کنید. جنگ همه چیز رو عوض خواهد کرد، بهترین دوستتون وقتی امنیتشون به خطر بیوفته دیگه میشن دشمن شما، دشمن شما هم که امریکا باشه میشه بهترین دوستتون، تمام کشورهایی که آمریکا بهشون حمله کرده بعدها شده اند از دوستان نزدیک امریکا، مثل ژاپن و ویتنام، البته هیچ تضمینی برای تکرار تاریخ وجود نداره، ولی بیایید آینده ای روشن رو برای کشورمون و مردممون تصور کنیم، آینده ای بعد از خامنه ای و خمینی و مصباح یزدی، آینده ای بعد از کمونیسم، بعد از تجزیه طلبی، بعد از پادشاهی، آینده ای که میتونه لیبرال باشه، آینده ای مبتنی بر آزادی، حقوق، کرامت انسانی و بازهم آزادی.



 
 

Things you can do from here:

 
 

No comments: